• admin
  • ژوئن 24, 2025

تحلیل تکنیکال بورس روشی برای ارزیابی روندهای آماری در فعالیت‌های معاملاتی است که معمولاً شامل حرکت قیمت و حجم معاملات می‌شود. از این تحلیل برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی و سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود.

برخلاف تحلیل بنیادی که تلاش می‌کند ارزش یک اوراق بهادار را بر اساس اطلاعات مالی مانند فروش و سود ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر قیمت و حجم معاملات تمرکز دارد تا در مورد حرکات قیمت آینده نتیجه‌گیری کند.

نکات کلیدی

تحلیل تکنیکال برای ارزیابی روندها و الگوهای قیمت و در نتیجه شناسایی سرمایه‌گذاری‌های بالقوه و فرصت‌های معاملاتی استفاده می‌شود.

تحلیلگران تکنیکال معتقدند که فعالیت‌های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می‌تواند شاخص‌های ارزشمندی از حرکات قیمت آینده اوراق بهادار باشد.

تحلیل تکنیکال ممکن است در تضاد با تحلیل بنیادی باشد که به جای الگوهای قیمت تاریخی یا روند سهام، بر امور مالی یک شرکت تمرکز دارد. تحلیل تکنیکال توسط چارلز داو معرفی شد.

درک تحلیل تکنیکال بورس

تحلیل تکنیکال برای بررسی دقیق نحوه تأثیر عرضه و تقاضا برای یک اوراق بهادار بر تغییرات قیمت، حجم و نوسانات ضمنی استفاده می‌شود. این تحلیل فرض می‌کند که فعالیت معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می‌تواند شاخص‌های ارزشمندی از حرکات قیمت آینده اوراق بهادار باشد، زمانی که با قوانین سرمایه‌گذاری یا معاملاتی مناسب جفت شود.

ابزارهای مختلف نمودارسازی تحلیل تکنیکال بورس اغلب برای تولید سیگنال‌های معاملاتی کوتاه‌مدت استفاده می‌شوند. آنها همچنین می‌توانند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف یک اوراق بهادار نسبت به بازار گسترده‌تر یا یکی از بخش‌های آن کمک کنند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می‌کند تا تخمین کلی ارزش‌گذاری خود را بهبود بخشند.

تحلیل تکنیکال بورس همانطور که امروزه می‌شناسیم، اولین بار توسط چارلز داو به عنوان نظریه داو در اواخر دهه 1800 معرفی شد.

چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد و جان مگی در مفاهیم نظریه داو نقش داشتند. امروزه، تحلیل تکنیکال تکامل یافته و شامل صدها الگو و سیگنال است که طی سال‌ها تحقیق توسعه یافته‌اند.

درک تحلیل تکنیکال بورس

نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال بورس

تحلیلگران حرفه‌ای اغلب از تحلیل تکنیکال در کنار سایر اشکال تحقیق استفاده می‌کنند. معامله‌گران خرد ممکن است صرفاً بر اساس نمودارهای قیمت یک اوراق بهادار و آمارهای مشابه تصمیم بگیرند. اما تحلیلگران سهام به ندرت تحقیقات خود را تنها به تحلیل بنیادی یا تکنیکال محدود می‌کنند.

تحلیل تکنیکال را می‌توان برای هر اوراق بهاداری با داده‌های معاملاتی تاریخی اعمال کرد. این شامل سهام، معاملات آتی، کالاها، اوراق بهادار با درآمد ثابت، ارزها و موارد دیگر می‌شود. در واقع، تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای کالا و فارکس رایج است که در آن معامله‌گران بر حرکات قیمت کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند.

تحلیل تکنیکال بورس تلاش می‌کند تا حرکت قیمت تقریباً هر ابزار قابل معامله‌ای را که عموماً تابع نیروهای عرضه و تقاضا است، پیش‌بینی کند. برخی، تحلیل تکنیکال را صرفاً نیروهای عرضه و تقاضایی می‌دانند که توسط حرکات قیمت بازار یک اوراق بهادار منعکس می‌شوند.

تحلیل تکنیکال بورس معمولاً برای تغییرات قیمت اعمال می‌شود، اما برخی از تحلیلگران اعدادی غیر از قیمت، مانند حجم معاملات یا ارقام قراردادهای باز را دنبال می‌کنند.

شاخص‌های تحلیل تکنیکال بورس

صدها الگو و سیگنال توسط محققان برای پشتیبانی از معاملات تحلیل تکنیکال توسعه داده شده است. تحلیلگران تکنیکال همچنین انواع مختلفی از سیستم‌های معاملاتی را برای کمک به پیش‌بینی و معامله بر اساس حرکات قیمت توسعه داده‌اند.

برخی از شاخص‌ها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار، از جمله مناطق حمایت و مقاومت تمرکز دارند. برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن تمرکز دارند.

شاخص‌های تکنیکال و الگوهای نموداری رایج شامل خطوط روند، کانال‌ها، میانگین‌های متحرک و شاخص‌های مومنتوم هستند.

به طور کلی، تحلیلگران تکنیکال به انواع گسترده شاخص‌های زیر نگاه می‌کنند:

روندهای قیمت

الگوهای نمودار

شاخص‌های حجم و مومنتوم

نوسانگرها

میانگین‌های متحرک

سطوح حمایت و مقاومت

انجمن CMT از بزرگترین مجموعه تحلیلگران دارای مجوز یا گواهی‌نامه که به صورت حرفه‌ای از تحلیل تکنیکال در سراسر جهان استفاده می‌کنند، پشتیبانی می‌کند. عنوان تکنسین خبره بازار (CMT) این انجمن را می‌توان پس از سه سطح آزمون که شامل نگاهی گسترده و عمیق به ابزارهای تحلیل تکنیکال است، دریافت کرد.

مفروضات اساسی تحلیل تکنیکال بورس

تحلیل تکنیکال تلاش می‌کند تا با جستجوی الگوها و روندهای قیمت، احساسات پشت روندهای قیمت در بازار را رمزگشایی کند.

چارلز داو مجموعه‌ای از سرمقاله‌ها را در مورد نظریه تحلیل تکنیکال منتشر کرد. او دو فرض اساسی داشت که همچنان چارچوب معاملات تحلیل تکنیکال را تشکیل می‌دهند.

بازارها با مقادیری که نشان دهنده عواملی هستند که بر قیمت یک اوراق بهادار تأثیر می‌گذارند، کارآمد هستند. به نظر می‌رسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار نیز در الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت می‌کنند که تمایل به تکرار در طول زمان دارند.

امروزه حوزه تحلیل تکنیکال بر اساس کار داو بنا شده است. تحلیلگران حرفه‌ای معمولاً سه فرض کلی را می‌پذیرند:

بازار همه چیز را نادیده می‌گیرد:

تحلیلگران تکنیکال معتقدند که همه چیز، از اصول بنیادی یک شرکت گرفته تا عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار، از قبل در قیمت یک سهام لحاظ شده است. فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) نتیجه مشابهی را در مورد قیمت‌ها به دست می‌دهد. تنها چیزی که باقی می‌ماند، تحلیل حرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص می‌دانند.

حرکت قیمت در روندها:

تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمت‌ها، حتی در حرکات تصادفی بازار، صرف نظر از بازه زمانی مشاهده شده، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر، احتمال ادامه روند گذشته توسط قیمت سهام بیشتر از حرکت نامنظم آن است. اکثر استراتژی‌های معاملاتی تکنیکال بر اساس این فرض هستند.

تاریخ تمایل به تکرار خود دارد:

ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می‌شود که بسیار قابل پیش‌بینی و مبتنی بر احساساتی مانند ترس و هیجان است. تحلیل تکنیکال بورس از الگوهای نموداری برای تحلیل این احساسات و حرکات بعدی قیمت برای درک روندها استفاده می‌کند. در حالی که بسیاری از اشکال تحلیل تکنیکال بیش از 100 سال است که مورد استفاده قرار می‌گیرند، اعتقاد بر این است که آنها هنوز هم مرتبط هستند. زیرا الگوهایی را در حرکات قیمت نشان می‌دهند که اغلب خود را تکرار می‌کنند.

تحلیل بنیادی بورس در مقابل تحلیل تکنیکال بورس

تحلیل بنیادی بورس در مقابل تحلیل تکنیکال بورس

تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، مکاتب فکری اصلی در رویکرد به بازارها، در دو سر طیف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیش‌بینی روندهای آینده قیمت سهام استفاده می‌شوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه‌گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با تلاش برای اندازه‌گیری ارزش ذاتی یک سهام است. تحلیلگران بنیادی همه چیز را از شرایط کلی اقتصاد و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت‌ها مطالعه می‌کنند. درآمدها، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌ها همگی از ویژگی‌های مهم تحلیل بنیادی هستند که به تحلیلگران کمک می‌کنند تا ارزش منصفانه یک کسب‌وکار را تعیین کنند.

تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی متفاوت است، زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی‌ها هستند. فرض اصلی این است که همه عوامل بنیادی شناخته شده عمومی در قیمت لحاظ شده‌اند. بنابراین، نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیلگران تکنیکال تلاشی برای اندازه‌گیری ارزش ذاتی یک سهم نمی‌کنند. بلکه در عوض از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می‌کنند که نشان می‌دهد قیمت یک سهم در آینده چگونه حرکت خواهد کرد.

محدودیت‌های تحلیل تکنیکال بورس

برای برخی از تحلیلگران و محققان دانشگاهی، فرضیه بازار کارا (EMH) نشان می‌دهد که چرا هیچ اطلاعات کاربردی در داده‌های تاریخی قیمت و حجم معاملات وجود ندارد. با این حال، با همین استدلال، اصول بنیادی کسب و کار نیز نباید اطلاعات کاربردی ارائه دهند. این دیدگاه‌ها به عنوان شکل ضعیف و نیمه قوی فرضیه بازار کارا شناخته می‌شوند.

انتقاد دیگر از تحلیل تکنیکال این است که تاریخ دقیقاً تکرار نمی‌شود. بنابراین مطالعه الگوی قیمت اهمیت مشکوکی دارد و می‌توان آن را نادیده گرفت. به نظر می‌رسد قیمت‌ها بهتر است به عنوان یک گام تصادفی مدل‌سازی شوند.

انتقاد سوم از تحلیل تکنیکال این است که در برخی موارد کار می‌کند، اما فقط به این دلیل که یک پیشگویی خودکامبخش را تشکیل می‌دهد. به عنوان مثال، بسیاری از معامله‌گران تکنیکال، سفارش حد ضرر را زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه یک شرکت خاص قرار می‌دهند.

در مجموع، اگر افراد کافی از سیگنال‌های یکسان استفاده کنند، می‌توانند باعث حرکت پیش‌بینی‌شده توسط سیگنال شوند. با این حال، در درازمدت، این گروه از معامله‌گران نمی‌توانند قیمت را هدایت کنند.

تحلیلگران تکنیکال بورس چه فرضیاتی دارند؟

تحلیلگران تکنیکال حرفه‌ای معمولاً سه چیز را فرض می‌کنند. اول، بازار همه چیز را تخفیف می‌دهد. دوم، قیمت‌ها، حتی در حرکات تصادفی بازار، صرف نظر از بازه زمانی مشاهده شده، روندهایی را نشان می‌دهند. سوم، تاریخ تمایل به تکرار خود دارد. ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می‌شود که معمولاً بسیار قابل پیش‌بینی است.

چگونه می‌توانم تحلیل تکنیکال بورس را یاد بگیرم؟

اولین قدم شما یادگیری در مورد سرمایه‌گذاری، سهام، بازارها و امور مالی است. این کار را می‌توان از طریق کتاب‌ها، دوره‌ها و مطالب آنلاین و کلاس‌های حضوری انجام داد. پس از درک اصول اولیه، می‌توانید شروع به مطالعه تحلیل تکنیکال کنید.

نتیجه‌گیری

تحلیل تکنیکال روشی دیرینه برای تجزیه و تحلیل داده‌های قیمت و حجم اوراق بهادار برای تعیین عملکرد قیمت آینده است. این داده‌ها معمولاً در نمودارها ظاهر می‌شوند. سرمایه‌گذاران و معامله‌گران حرفه‌ای انواع شاخص‌های فنی را در این نمودارهای قیمت و حجم به کار می‌برند تا در مورد نقاط ورود و خروج برای معاملات نتیجه‌گیری کرده و تصمیم‌گیری کنند.

ابزار های زیادی وجود دارد که تحلیل تکنیکال بورس را به شما ارائه می دهند. یکی از این ابزار ها که بر اساس هوش مصنوعی بورس است نرم افزار جامع بازار سرمایه می باشد. برای دریافت اطلاعات بیشتر مقاله سرمایه گذاری هوشمند بورس را بخوانید.